داستان امر... صالح، (داستان سگ زرد برادر) شغال است
فهرست
داستان امر الله صالح، (داستان سگ زرد برادر) شغال است.
مقاله
از اسدالله جعفری
در
افسانه های کهن هزاره، داستانی وجود دارد:
در
روزگاران کهن، در قریه ی شغالانی مرغ خوار پیدا شدند و شبانگاهان بر قریه شب خون
می زدند و مرغان قریه را می بلعیدند و کم کم کار شغالان بالا گرفتند و به پاچه
گیری کودکان هم کشانده شد.
لذا
مردم قریه به فکری چاره افتادند و برای راه درمان تصمیم گرفتند که سگ قوی پیکر و
تیز چشم و باد پای ی را از قریه بالا خریداری کنند و به قریه بیارند تا از شر
شغالان راحت شوند و چنین کردند.
اما روز ها و شب ها از پی هم می گذشتندو از شب خون زدن هابر مرغان بی زبان و پاچه گیری های کودکان خرد و
ناتوان کم نشد که نشد.
مردمان
قریه باردیگر گرد هم آمدند تا عقل ها را بخروشانند و خرد ها را بکار گیرند و راه
چاره را بیابند
ظریفی
از آن جمع گفتند من می دانم که راه چاره چیست. راه چاره این است که ما جمعی از
جوانان ستبر بازو و قوی دل را مأمور کنیم که شبانگاه بر قریه نگهبانی کنند و نوع
شبی خون زدن شغالان را نظاره کنند تا از همان راه شر این اشرار را دفع کنیم.
جوانان
قریه شبانگاهان در کمینگاهای از قبل معین شده استقرار یافتند و چشم بر راه شغالان
دوختند تا این که پاسی از گذشت و شغالان خرامان خرامان از راه رسیدند در حالی که
سگ زرد پیشاپیش شغالان گام بر می داشت و شغالان را به لانه های مرغان راه می نمود.
صبح
خلقان قریه گرد آمدند تا از جوانان شب زنده دار بشنوند که چه دیدند وچه باید کرد.
جوان
عذب زبان ونکته دان چنین گفت« سگ زرد، برار شغال است» ))
امروزه
داستان جناب امر الله صالح، دستیار پیشین جناب حامد کرزی و رفیق طالبان لباس صلح
پوشیده ومهمان ارگ کرزی، همان داستان« سگ زرد برار شغال است» می باشد.
جناب
امر الله صالح که خود را روشنفکر و مدعی تبیین کننده توئوری دولت مدرن و دموکراسی
می خواند و با نقاب افغانستان محوری و اتحاد اقوام در جمع سران و اقوام معترض به
انحصار گرایی و فاشیزیم قومی، گرد آمده وخود را فرزند صادق قوم عزیز تاجیک می
خواند و مدعی تداوم بخش راه فرمانده شهیر تاجیک تبار مرحوم احمد شاه مسعود می
خوند، در یک نوشته ی دیکته شده توسط اربانان خود، به قوم عزیز و سرفراز هزاره
افغانستان دهن کجی های نموده که اگر بر هر کودکی هم برخوانی از خنده روده بر می
گردد.
این
نوشته جناب ایشان ،یادآور سخن امام سجاد زینت زیبا پرستان است:
«خدایا شکر وسپاس تورا که
دشمنان مارا از احمق ها قرار دادید»
آری
مردم هزاره خدارا سپاس وشکر دارند که دشمنانش را از احمق ها قرار دادهکه باسخنان خود نوکری خودرا به بیگاناگان
آفتابی می کنند و همان داستان هزارگی را بیاد می آورد که:
((می گویند در یک قریه
زنی بود که هر وقت بازنی از قریه جنگ وغال وماغال می کرد، می گفت«ای کانهکونک»))
این
سخن شاه بیتدشنام های آن زن به زنان قریه
بود.
روزی
زنان قریه گرد هم آ مدند تا با همفکری، راز این دشنام او را کشف کنند.
یکی
از نان قریه، کهن سال و سرد و گرم روز گار را چشیده بود و از گذشتگان تجربه ها در
سینه داشت، گفت:
((از پیشینیان شنیده
بودیم که هرگاه دیدید، کسی عیبی را به دیگران نسبت می دهد؛ بدانید که خود دارای
همان عیب است که می خواهد با نسبت دادن به دیگران عیب خود را پوشیده دارد»
حال
ممکن است این زن هم خودش چنان باشد که هرگاه باهر زن غال و ماغال کرد همان سخن را
برزبان می راند که خودش هست.
زنان
قریه تصمیم گرفتند که غال و ماغال مزاقی درست کنند و وقتی او دشنام را شروع کرد،
زنان قریه، دسته جمعی زن را بخوابانند تا …
این
چنین بود که راز دشنام دادن آن زن بر زنان قریه روشن گردید و زبان زن، برای همیشه
بسته شد.
حال
و روز جناب امر الله صالح نیز حال و روز همان زن(کانه کونک)است.
امروز
امرالله صالح مردم سرفراز هزاره را متهم به جاسوسی کشور برادر وهم دین وهم
مذهبجمهوری اسلامی ایران می کند که رهبر
عدالت خواه این مردم شهید اقالیم قبله بابه مزاری، قربانی حمایت های جمهوری اسلامی
ایران از پدر بزرگامرالله صالح مرحوم
استاد برهان الدین ربانی و برادر میهتر ایشان مرحوم احمد شاه مسعود گردید.
امرالله
صالح مردم سربدار هزاره را متهم به جاسوسی ایران می کند، درحالی کهشعبه ی از پیغمبر اعظم را جناب رزاق مؤمون رفیق
و همکار جناب امر الله صالح، برعهده دارد.
امرالله
صالح مردمی هزاره ی را متهم به جاسوسی ایران می کند که همین مردم در ایران مهاجر
هستند و به فرموده شاعر شهیر کشور استاد محمد کاظم کاظمی:
هرچه
در آیینه تصویر شکست من است
به
سنگ سنگ بنا ها نشان دست من است
ولی
برای فاتحه رهبر شهید خود شهید عدالت، دستانش بسته است.
جناب
امرا لله یادش رفته است که در دوران جهاد افغانستان، تاجیک تباران افغانستان
درایران سه دفتر داشت1 دفتر جمعیت اسلامی افغانستان2- دفتر احمدشاه مسعود در پارک
کوهسنگی3- دفتر اسماعیل خان، رو بروی راه آهن. واین برادران ایرانی بودند که
اسماعیل خوان را اززندان طالبان نجات دادند وروزی که طالبان با مشورت احمدشاه
مسعود اسماعیل خان را از هرات فراری دادند، اسماعیل خان با تمام بند و بیلش به
ایران پناهنده شد.
امروزه
نیز خانواده جناب احمد شاه مسعود در همان دفتر سابق احمد شاه مسعود (که مسئولش
مهندس توریالی غیاثی بود) زندگی می کنند و از تمام امکانات علمی و ورزشی و رفاهی
برخوردار هستند و در سالگرد احمدشاه مسعود در کنسولی افغانستان چمبر می زنند و حق
یتیمان و بیوه زنان و خون بهای شهیدان را مصرف یاد بود احمدشاه مسعود می کنند.
امر
الله صالح صاحب خوب می داند و خوب بیاد دارد که جناب احمد شاه مسعود خودشمشاوران ایرانی داشت و جناب محمد حسین جعفریان
و پهلوان چنگیز از سربازان فرهنگی احمد شاه مسعود بودند و امروزه نیز مطبوعات و
رسانه ملی ایران از احمد شاه مسعود شیر پنچشیر می سازند اما از شهید مزاری که در
پیروزی انقلاب ایران سهم رهبری داشت و در زندان شاه سیلی خورد، خبری نیست که نیست.
جناب
امرالله صالح صاحب شما بگویید که ما هزاره ها جاسوس ایران هستیم یاشما تا جیک
تباران؟
البته
امرا لله صالح و این ژاژخواری ایشان، هیچ ربطی به کلیت قوم عزیز و همسرنوشت و
برادر تاجیک ندارد و در افغانستان همه ی اقوام باهم برادر هستند و موضع گیری های
این چنینی شخصیت های اقوام، هیچ ربطی به اقوام افغانستان ندارد..
بله
جناب امر الله صالح، ما مردم هزاره با ایران پیوند های ناگسستنی مذهبی داریم و با
ایران پیوند زناشویی هم داریم و البته قم مرکز دینی ما شیعیان هست همانطور که نجف
مرکز دینی و محل درس خواندن علمای دین ماهست. چنان که «الازهر» در مصر و «روابط
العالمیه الاسلامیه» مدینه در عربستان، مرکز تعلیمی وآموزشی برادران اهل سنت هست و
بزرگان برادران پشتون همچون حضرت صبغت الله مجددی برادر گلبدین حکمتیار و پدر بزرگ
تاجیک تاباران مرحوم استاد برهان الدین ربانی در همان مراکز درس خوانده ونمایندگی
اخوا ن المسلمین را در افغانستان داشتند.
اما
یک چیزی را جناب امر الله صالح دارد که ما هزاره ها نداریم و آن این است که جناب
امر الله صالح قلاده بند کفر غربو جاسوس
سیا و موساد هستکه ما هزاره ها شکر خدا
این را نداریم و رابطه رهبران هزاره با غرب و امریکا بر اساس مدارای انسانی و
همکاری جهانی در مبارزه با تروریسم ودهشت افکنی هستند و نه بر اساس مزدوری وقلاده
برگردن بودن.
مردم
هزاره باعزت وغرور وگردن فرازی اعلام می کنند که درهیچ سندی وطن فروشی، امضاء یک
هزاره وجود ندارد اما در دفاع از وطن و کشور و ناموس و دین،هزاران شهید لاله کفن را تقدیم کرده اند و
امروزه نیز همین هزاره هاهستند که در جهان امروز، نام افغانستان را برتارک ارزش ها
برمی نهند و پرچم زیبای افغانستان (که خونرنگ شهدای افغانستان هستند) را برتارک
قله های نام آوری به اهتزاز در می آورند:.
روح
الله نیکپای قهرمان جهان از ما مردم هزاره هست.
حسین
صادقی، حمیدرحیمی، فاطمه اکبری قهرمانان ورزشی جهان از ما هزاره ها هستند.
دکتر
سیما سمر برنده دو جایزه بین المللی حقوق بشر و نجیبه وظیفه دوست خورشید هزارستان
و بزرگ بانوی حقوق بشر برنده جایزه جهانی حقوق بشر استرالیا از ما هزاره ها هستند
دکتر
حبیبه سرابی و عذرا جعفری به عنوان شایسته ترین والی وشهردار و پاکترینو صادق ترین کارمند دولت، (در دولت مافیایی
وریشوه وغارتگری) از ما مردم هزاره هستند.
بله
جناب امر الله صالح ما جاسوس هستیمیا شما
که قلاده ی بندگی کفر را برگردن دارید؟